پی گسیختن(هَُ) قطع کردن. بریدن. ترک مراوده کردن: پی از هر خس سایه پرورد بگسل نظر بر عزیزان جان پرور افکن. خاقانی ادامه... قطع کردن. بریدن. ترک مراوده کردن: پی از هر خس سایه پرورد بگسل نظر بر عزیزان جان پرور افکن. خاقانی لغت نامه دهخدا
پی گسیختن ترک مراوده کردن قطع کردن بریدن: پی از هر خسی سایه پرورد بگسل نظر بر عزیزان جان پرور افکن. (خاقانی) ادامه... ترک مراوده کردن قطع کردن بریدن: پی از هر خسی سایه پرورد بگسل نظر بر عزیزان جان پرور افکن. (خاقانی) فرهنگ لغت هوشیار